عباس عبدی در اعتماد نوشت: با سرد شدن و وارونگی هوا، آلودگی آن نیز بیش از همیشه در مرکز توجهات مردم قرار میگیرد. در خبر آمده بود که فقط در اهواز ۵۰۰ نفر به علت مشکلات تنفسی به بیمارستانها مراجعه کردهاند. همچنین به گفته رییس بخش ریه بیمارستان کودکان مفید تهران آمار مراجعه کودکان به بیمارستان به دلایل منتسب به آلودگی هوا افزایش پیدا کرده و حملات آسم، تشدید آسم و عفونتها بیشترین دلایل مراجعه کودکان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این ترکیبات میتوانند جذب چشمها شده و موجب حساسیت چشمی شوند، جذب سیستم اعصاب شوند و یادگیری را مختل کنند، منجر به خستگیهای مفرط شوند. دیگران نیز این
وضعیت را اتاق گاز یا قاتل خاموش! نامیدهاند، زیرا سهم آلودگی هوا از مرگ و میر بیماران عفونت حاد تنفسی، سکته مغزی، بیماریهای قلبی و عروقی، انسداد مزمن ریه و سرطان ریه به نسبت بالاست. با آمدن باران قدری از این آلودگی کم شد ولی در این دو روز دوباره شاهد اعلان خطر وضعیت هوا بودیم. برخی معتقدند که در حال عادی شدن این وضعیت برای جامعه هستیم و به احتمال فراوان این وضعیت ادامه داشته و تشدید هم خواهد شد. علل آن هم گوناگون است ولی در حال حاضر سوخت مازوت و بنزین پتروشیمیها را از عوامل اصلی تشدیدکننده میدانند. البته آلودگی هوا در میان مجموعه مشکلات عادلانهترین! است، زیرا برخلاف تورم که به سود صاحبان ثروت و قدرت و علیه فقرا است، این مشکل کمابیش همه را درگیر میکند. با این مقدمه قصدم از نوشتن این یادداشت اشاره به جزییات مشکل آلودگی هوا نیست. حتی دنبال طرح انتقاد از عملکردها و ادعاهای دولت در این مورد نیز نیستم. در واقع آنچه که گفته خواهد شد، نشانههایی از یک روند است. روندی که طی دهه ۱۳۹۰ و به طور مشخص از سال ۱۳۸۸ تشدید شد و اکنون ۱۴ سال است که ادامه دارد. حتی دنبال این نیستم که بگویم چه کسی مقصر است. سیاست، دادگاه نیست، شاید تاریخ دادگاه باشد، ولی سیاست میدان حل مشکلات و بهبود امور و کاهش مرارتهای مردم است. به این خاطر در کنار مشکل آلودگی هوا به وجه مشترک چند نمونه از مشکلات دیگر نیز اشاره میکنم؛ محیطزیست، آب، بالا بودن شدت مصرف انرژی، صندوقهای بازنشستگی و تورم مزمن. شاید بپرسید که اینها چه ربطی به هم دارند؟ بله در ظاهر چندان ربطی میان آنها نیست، ولی هنگامی که ریشهیابی شوند به خوبی خواهیم دید که همه موارد آنها مرتبط با نوعی از ساختار تصمیمگیری و سیاسی است که در چند دهه گذشته گاه تشدید شده و گاه تخفیف پیدا کرده است، ولی درنهایت مسیر غالب آن، بدتر شدن امور است. نکته مهمتر اینکه با تشدید بحران، هزینه حل مساله نیز افزایش یافته و ارادهای که معطوف به حل آن شود ضعیفتر میشود. تقریبا وضعیت هر شش مساله مذکور در این سالها موجب افزایش مرارت، تلخکامی و سختی زندگی برای مردم شدهاند و نکته مهمتر از تلخکامی آنها این است که هیچ ایده، طرح یا اقدام موثری برای حل هیچ کدام از این موارد وجود ندارد جز افزایش فشار بیشتر بر مردم، نمونه آن مصوبه اخیر در مورد افزایش سن بازنشستگی است. به طور طبیعی این خطر هست که با بزرگتر شدن ابعاد این مشکلات، فنر آنها باز شود و به صورت تصاعدی بر اندازه مشکلات و رنجهای ناشی از آن افزوده شود. یکی دیگر از مصادیق آن دریاچه ارومیه است. طبق گزارش روزنامه اعتماد حجم آب این دریاچه در این سه سال اخیر (آبان ماه) ۹۹درصد کاهش یافته و عملا دریاچه را باید خشک شده محسوب و به انتظار بارانهای فراوان بود. چرا نمیتوانیم اینها را حل کنیم؟ اگر دقت کنیم همه اینها در یک ویژگی اشتراک دارند؛ جبران صوری کمبودها از طریق دستکاری در واقعیت. تورم مهمترین آنها است. با افزایش نقدینگی و استقراض مستقیم یا غیرمستقیم از بانکها، آب در شیر خالص میریزند و به جای شیر خالص آن را به مردم قالب میکنند. در واقع کمبود منابع مالی خود را از طریق رقیق کردن پول یا شیر جبران میکنند. انرژی هم با قیمت غیرواقعی به مردم داده میشود تا بلکه قدری از مشکل قبلی جبران شود، غافل از اینکه کل ساختار مصرف انرژی کشور روی قیمت پایین تنظیم میشود و کار به جایی میرسد که جرات اصلاح قیمتهای آن را ندارند. صندوقهای بازنشستگی نیز تحتتاثیر تورم و برداشتهای دولتها و بیکفایتیهای مدیران و افزایش تصاعدی بازنشستگان در کنار کاهش شدید آوردههای بیمهشدگان جدید، دچار ورشکستگی میشود و هر مقام دولتی در مقطع خودش فقط دنبال حل مشکلات خویش است و عوارض را برای نفر بعدی میگذارد. البته شاید حق هم دارد، چون اگر جز این را بخواهد، فوری حذف میشود. آلودگی هوا نیز تابع قیمت انرژی و فقدان سوخت استاندارد و مهمتر از آن فقدان حمل و نقل عمومی موثر و پایین بودن کیفیت خودروها قرار دارد که جملگی به مسائل قیمتگذاری، الگوی مصرف انرژی و تورم مربوط میشود. آب و محیطزیست از همه اینها پیچیدهتر است و حتی حل آنها نیز تابع حل مشکلات بزرگتری است. ساختاری که امکان اعمال قدرت نرم نداشته باشد و مانع از مشارکت عمومی و ذینفعان در تصمیمات شود، نتیجه همین میشود که رییسجمهور اسبق آن برای خودشیرینی دستور حفر چاه غیرمجاز میدهد و مردم هم به منافع کوتاهمدت خود نگاه میکنند و در مسیر تخلیه آبهای زیرزمینی و عدم مصرف بهینه آب در امور کشاورزی اقدام میکنند، نتیجه این میشود که بخشهایی از کشور در حال خشک شدن و مهاجرت مردم آن به سایر مناطق هستند. سیاستگذاری جزیینگر در ایران پاسخ نمیدهد. هنگامی که مساله کشور برای دولت این شده که آیا فرودگاه سقز افتتاح واقعی شده یا کیکی، فرودگاهی که کلا غیراقتصادی و اصل وجودی آن از ابتدا مورد سوال بوده و هست و دیر یا زود نیز به سرنوشت مجموعه فرودگاههای غیراقتصادی کشور دچار میشود، هر چند برای موجه دانستن آن میگویند هفتهای دو پرواز دارد، یکی رفت و یکی برگشت؟! گویی که میتوانست پرواز برگشت نداشته باشد، ولی در کنار آن درباره هیچ کدام از مسائل پیشگفته بحث و گفتوگوی جدی نمیشود و به جایش تونل سفیران هدایت! را در مترو نمایش میدهند. در نتیجه سیاستگذاری را در یک دور باطل عصاری قرار میدهند و شاهد گسترش بیشتر ابعاد مشکلات خواهیم بود. فقط ترس این است؛ روزی برسد که آلودگی هوا در یک روز جان صدها نفر را بگیرد آنگاه زنگ خطر شنیده شود. اگر روند تعداد روزهای هوای آلوده و خطرناک را طی سالهای اخیر ببینیم متوجه ماجرا خواهیم شد که با ادامه وضع کنونی چنین روزی را دیر یا زود شاهد خواهیم بود. نقشه آلودگی هوای کشور نشان میدهد که در روزها و هفتههای گذشته هیچ کدام از شهرهای اصلی ایران در وضعیت سالم هوا نبودند و اغلب رنگ تیره دارند. این زنگ خطر کافی است، نباید منتظر مرگ و میرهای فراوان بود. راهحل چیست؟ در یک کلام با این سطح از مدیریت به سوی پیشرفت و قله نمیروند، در سرازیری خواهیم بود. در غیاب ارادهای موثر برای تن دادن به راهحلهای علمی و نیز پذیرش مردم و مسائل آن به عنوان تنها اولویت ساختار برای حل آنها و با این مجموعه بسیار کوچک و محدود و فاقد دانش و اراده و درک از الزامات امور، قادر به حل هیچ مسالهای نیست. خود دانید. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: تنها راه رهایی شهر تهران از آلودگی برقی سازی شهر است چگونه تغییرات آب و هوایی بر مغز انسان تاثیر میگذارد؟ برج میلاد گم شد ! (عکس) آلودگی وحشتناک هوا از نگاه ماهواره ناسا (+عکس)
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: عباس عبدی
آلودگی هوا
مازوت سوزی
آلودگی هوا
مهم تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۷۹۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو انجمن اقتصاددان ایران: سنگینی بار عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها بر دوش مردم عادی است
ایمان زنگنه، استاد دانشگاه و عضو انجمن اقتصاددانان کشور در خصوص بدهی گازی پتروشیمی ها به دولت و لزوم تسویه آن تصریح کرد: با توجه به شرایط تحریمی که در آن به سر می بریم و اینکه دولت به لحاظ منابع مالی در مضیقه است، اهمیت دارد که درآمدهای دولت تأمین شود تا بتواند به تعهداتش برای اداره کشور عمل کند.
وی ادامه داد: دولت همواره تلاش کرده است که خوراک را با قیمت مناسب در اختیار پتروشیمی ها قرار دهد. در حالی که پتروشیمی ها گاز را با قیمت یارانه ای در اختیار می گیرند، انتظار می رود که همراهی لازم را با دولت داشته باشند و تسویه بدهی خود را انجام دهند.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی هلدینگ های بزرگ پتروشیمی نسبت به پرداخت بدهی گازی خود به دولت بی اعتنا هستند. این موضوع دولت را در انجام وظایفش با مشکل مواجه می کند.
زنگنه گفت: انجام تعهدات دولت از جمله پرداخت یارانه نقدی، یارانه نان و توسعه صنعت نفت در گروی تأمین درآمدهای دولت است. اگر دولت نتواند این درآمدها را در اختیار داشته باشد، با کسری بودجه مواجه می شود.
وی ادامه داد: کسری بودجه به معنای روی آوردن دولت به استقراض از بانک مرکزی است. تمامی این روندها در نهایت به ضرر مردم است. زیرا مردم عادی باید تورم را تحمل کنند. در حالی که پتروشیمی های بزرگ که گاز یارانه ای دریافت می کنند و محصولات شان را در بازارهای بین المللی به فروش می رسانند، حاضر نیستند بدهی گازی خود را بپردازند.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران خاطرنشان کرد: این اصلاً قابل قبول نیست که پتروشیمی ها به قیمت بالا بردن تورم و اعمال فشار بر مردم از دادن بدهی گازی خود به دولت اجتناب کنند.
زنگنه گفت: لازم است موضوع بدهی پتروشیمی ها به دولت به نحوی حل و فصل شود تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری به عمل آید. در غیر این صورت، دولت نمی تواند به تعهداتش عمل کند و با کسری بودجه روبرو می شود.
وی ادامه داد: کسری بودجه دولت، فقط موضوع دولت نیست. اثرات آن بر تمام کشور خواهد بود و مردم از آن متضرر می شوند. دولت نگاه ویژه ای به صنعت پتروشیمی کشور دارد. به دلیل اینکه محصولات این بخش قابلیت تحریم پذیری کمتری دارد و صادراتش آسان است. در این شرایط، لازم است پتروشیمی ها نیز به تعهدات مالی شان به درستی عمل کنند و با دولت همراهی لازم را داشته باشند.
زنگنه تأکید کرد: شاید یکی از دلایلی که پتروشیمی ها دیون گازی خود را به دولت پرداخت نمی کنند، این است که به لحاظ مدیریتی ضعف دارند و نمی توانند آنقدر سودآور باشند که به تعهداتشان عمل کنند. همچنین ممکن است شفاف نبودن مسائل مالی آنها شرایطی به وجود آورده است که هزینه هایشان بالا رفته و نمی توانند تعهداتشان را بپردازند. به هر ترتیب، نیاز است که پتروشیمی ها دیون گازی خود را به دولت پرداخت کنند تا دولت نیز بتواند به وظایفش عمل کند.
روابط مالی دولت با پتروشیمی ها همواره مورد انتقادات بسیاری بوده است. برخی کارشناسان به ارائه گاز با قیمت کمینه به پتروشیمی ها انتقاد دارند. آن ها معتقدند، اگرچه دولت نهایت همکاری را با پتروشیمی ها دارد و به آن ها خدمات می دهد، این صنایع به وظایف خود در مقابل دولت، مردم و کشور عمل نمی کنند.
شاهد ادعای این دسته از کارشناسان، همین بدهی 60 هزار میلیارد تومانی پتروشیمی ها به دولت است. این صنایع با امتناع از تسویه بدهی گازی خود به دولت مشکل ساز شده اند. به نحوی که دولت برای انجام وظایفش با محدودیت مالی روبرو شده است.
به زعم کارشناسان، عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها به این معناست که مشکلات ناشی از کم کاری هلدینگ های ثروتمند و بزرگ کشور در پرداخت بدهی هایشان به دولت بر دوش مردم گذاشته است.
به زعم آنان، عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها به منزله دامن زدن به کسری بودجه دولت است که استقراض از بانک مرکزی و تورم را به دنبال خواهد داشت.
زهرا طوسی